مقدمه

فلسفۀ صلح بر پایۀ اصل «زندگی کن و بگذار همه با آرامش و امید زندگی کنند» بنا شده است. در طول تاریخ، همواره صلح و جنگ به عنوان پدیده‏های رویاروی، انسانها را به کشاکشی بس دشوار واداشته است؛ زیستن و زنده گذاشتن  و یا مردن و میراندن. البته صلح با تداوم بخشیدن به هستی و زندگی، گوارنده کام انسان بوده و این فرصت را به بشر داده است که به دور از تلخی های پیکار و کشتار، زمانی را نیزبه آسودگی بگذراند. بر این اساس، همیشه صلح دارای چشم انداز زیبا، جذاب و دلنشین بوده است. جنگ مانع بسیاری از پیشرفت های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی گردیده و هزینه های هنگفتی را به دوش کشورها گذاشته و بی عدالتی، بی نظمی، نا امنی، مداخلۀ کشورهای خارجی، فقر،  بیکاری از بین بردن وحدت ملی،  ضعف انگیزۀ کاری کارمندان  در ادارات را به وجود آورده، از مشروعیت دولت کاسته و فاصلۀ عظیمی را میان مردم و دولت ایجاد می نماید. صلح یک حق ذاتی و بنیادین بشر می‌ باشد. حق صلح در فراز و نشیب تاریخ مراحلی  مختلفی را طی کرده است که در نهایت به هدف اساسی جامعه بین‌ المللی تبدیل شده و نهادهای مختلف در سطح جهان برای تأمین صلح و امنیت جهانی در تلاش اند.

فصل اول

کلیات

مبحث اول: مفهوم صلح 

بند اول: تعریف صلح در فرهنگ

الف) صلح در لغت: یک کلمۀ عربی بوده، صاحب فرهنگ عمید صلح را به معنی سازش و آشتی بیان نموده است[1]. امام راغب اصفهانی و دیگر دانشمندان این معانی را ذکر نموده اند: حسن و خوبی، لیاقت و مناسبت داشتن، نفع و فایده، آشتی، آسایش و نعمت، آتش بس و خود داری از جنگ.[2]

ب) صلح در اصطلاح: از کلمۀ صلح در اصطلاح تعریفات متعدد و مختلف صورت گرفته استدر اینجا به طور مؤجز چند تعریف جامع صلح آورده می شود : صلح تراضی و تسالم بر امری است.[3]

صلح پیمان است که منازعه را در بین دو جانب به رضایت ایشان قطع می نماید؛ چه منازعۀ لفظی (جنگ سرد) و یا برخورد مسلحانه (جنگ گرم) باشد.

 به عبارت دیگر آزادی از جنگ، منع خشونت و تأمین عدالت اجتماعی به ویژه زمانیکه مردم با هم شاد زندگی کنند و بدون اختلاف نظر با هم کار کنند را صلح گویند.[4]                 

ج) ارکان صلح: به نزد احناف صلح دارای یک رکن می باشد که عبارت از صیغۀ «ایجاب و قبول» است که دلالت به رضایت طرفین نماید. نزد جمهور فقها (امام مالک، امام شافعی و امام احمد حنبل) صلح دارای سه رکن میباشد که عبارتنداز: صیغۀ  «ایجاب و قبول»، عاقدین و محل صلح می باشد.[5]

بند دوم: تعریف صلح در قوانین

صلح در اصطلاح حقوقی به معنای تراضی، تسالم و توافق بر امری اعم از تملیک عین یا منفعت یا اسقاط دین یا حق است. عقد صلح در بیشتر مواقع با هدف پیشگیری از توسعۀ اختلاف و نزاع در امور یا رفع نزاع و اختلاف پیش‌آمده استفاده می‌شود.

مادۀ 752 قانون مدنی می‌گوید: «صلح ممکن است یا در مورد رفع تنازع موجود یا جلوگیری از تنازع احتمالی در مورد معامله و غیر آن واقع شود.»[6]

صلح در مجلةالاحکام عدلیه چنین تعریف گردیده است: «هو عقد یرفع النزاع باالتراضی» صلح عقدیست که نزاع را به تراضی رفع می نماید.[7]

مبحث دوم: مشروعیت صلح از دیدگاه شریعت اسلامی

بند اول : مشروعیت صلح از دیدگاه قرآن کریم                   

1 – قال الله تعالی ﴿لَّا خَيْرَ فِي كَثِيرٍ مِّن نَّجْوَاهُمْ إِلَّا مَنْ أَمَرَ بِصَدَقَةٍ أَوْ مَعْرُوفٍ أَوْ إِصْلَاحٍ بَيْنَ النَّاسِ وَمَن يَفْعَلْ ذَٰلِكَ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ فَسَوْفَ نُؤْتِيهِ أَجْرًا عَظِيمًا﴾[8]

ترجمه: ‏در بسیاری از نجواها و پچ‌ پچ‌ های شان خیر و خوبی نیست؛ مگر در نجواها و پچ‌ پچ‌‏ های آن کسی که به صدقه و احسانی یا به کار نیکو و پسندیده‌ یی یا اصلاح بین مردم دستور دهد. هر که چنین کاری را به خاطر رضای خدا انجام دهد، خداوند پاداش بزرگی را بدو عطاء می‌ کند.‏

قاضی ابو الولید ابن رشد می فرماید: این آیۀ عام است، یعنی، شامل؛ صلح در خون، اموال و تمامی اشیایی که سبب بروز اختلاف در بین مسلمین است می شود.[9]

2 – قال الله تعالی: ﴿إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَيْنَ أَخَوَيْكُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ﴾ [10]

ترجمه: جز این نیست که مؤمنان (همه در دین) برادران اند؛ پس اصلاح کنید در میان دو برادر خود و بترسید از الله تا به شما رحم کرده شود.

در این آیت مبارکه خداوند متعال بندۀ مؤمن را امر نموده که وقتی بین دو نفر مسلمان مخاصمه را می بیند به آوردن صلح بین آنها سعی نماید.[11]

بند دوم: مشروعیت صلح از دیدگاه سنت پیامبر – صلی الله علیه وسلم:

ابی هریره رضی الله عنه از پیامبر صلی الله علیه وسلم روایت می کند که رسول الله صلیالله علیه وسلم فرمودند: «الصلح جائز بین المسلمین و فی روایة إلا صلحا احل حراما و حرم حلالا.»

ترجمه: صلح کردن در بین مسلمین جایز است و در یک روایت دیگر آمده؛ مگر صلح جایز نیست که حلال را حرام و حرام را حلال بگرداند.[12]

بند سوم : مشروعیت صلح از دیدگاه اجماع امت اسلامی

فقهای کردم اجماع دارند که صلح مشروع  و جایز می باشد.

بند چهارم: مشروعیت صلح از دیدگاه عقل  

صلح به خاطر رفع و از بین بردن اختلاف است که در بین متخاصمین واقع شده، یا دربین مسلمین واقع می گردد که در آنجا نزاع و مخالفت باشد، نزاع و مخالفت سبب فساد است و رفع فساد و از بین بردن آن یک کار ضروری و حتمی است.[13]

مبحث سوم: ضرورت بشریت به صلح

بند اول: ضرورت بشریت به صلح در تیوری

امروز متاسفانه چهرۀ زیبای جهان توسط انسان‌های جنگ طلب، متعصبان و اقتدارگرایان سیاست، سخت سیاه و مكدر گردیده است. در حالیكه جهان كنونی ما تشنه و نیازمند به صلح و امنیت است، جای آن را جنگ و آوارگی و تخریب زیربناهای زندگی مردم گرفته است.[14] در جهان امروز، صلح نه تنها به عنوان یک نیاز انسان ها و جوامع تلقی می شود؛ بلکه به عنوان یک حق برای انسانها تلقی شده است، تا بتوانند در فضایی مملو از صلح و آرامش زندگی کنند. اعلامیۀ جهانی حقوق بشر و میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی به این حق هردو اشاره دارند[15].

بند دوم: ضرورت بشریت به صلح در عمل

بشر برای رسیدن به پیشرفت های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی، تأمین عدالت، ایجاد نظم، امن، استقلالیت و خروج از چنگ کشورهای استعمار گر، نجات از فقر و رسیدن به رخاء و آرامش، زوال بیكاری، تحکیم وحدت ملی، مشروعیت دولت و رفع و برداشتن فاصلۀ عظیمی که میان مردم و دولت ها  ایجادشده  است، به تحکیم صلح به طور عملی و واقعی آن  به عنوان یک حق ذاتی و بنیادین خویش نیازمند است.

مبحث چهارم: عوامل ناامنی در سطح جهانی

برای مدت های مدیدی تصور می شد که فقط جنگ است که موجب تهدید صلح و امنیت بین المللی می شود؛ اما بعدها ثابت شد صلح و امنیت بین المللی می تواند در مناقشات کشورها، تکثیر سلاح های کشتار جنگی، تغییرات جهانی آب و هوا و رویارویی کشورها برای تصاحب منابع آبی در کنار رشد جمعیت جهان و افزایش فقر و بیکاری به ویژه رشد تروریزم می تواند از تهدیدات صلح بین المللی و عوامل ناامنی در سطح جهانی قلمداد شود [16]. می توان گفت که علت ناامنی ها درجهان به دو بعد برمی گردد: بعد خارجی و بعد داخلی.

در بعد خارجی، کشورهای ابرقدرت  و قدرت های استکباری (آمریکا، انگلیس، روس، چین…) از لحاظ سیاسی و اقتصادی قصد سلطه را دارند، به همین دلیل ناامنی را ایجاد می کنند، تا به راحتی به این هدف برسند.[17] در ضمن موجودیت مکاتب شیطانی، مفکوره‏‏ های باطل و جنگ افروز، فعالیت منافقین و نوکران استعمار که از داخل تبانی در جنایات می نمایند و… را می توان به عنوان عوامل ناامنی در سطح جهانی خاطر نشان نمود.

مبحث پنجم: قربانیان جنگ و خشونت در سطح جهانی

 بند اول: ملت مسلمه (افغانستان، هندوستان، ایغورهای چین، مسلمانان چچین، عراق، یمن،…)

در سال های اخیر بیشترین تلفات جانی جنگ ها در کشورهای عراق، افغانستان، سوریه، یمن، پاکستان، نایجریا ثبت شده اند. دراین کشورها شمار قربانیان منازعات مسلحانه افزایش یافته است. سوریه همچنان از نگاه رقم پناه جویان ناشی از جنگ در صدر فهرست کشورهای ناآرام قرار گرفته است. به اساس تحقیقات انستیتوت استرالیایی اقتصاد و صلح، در سال گذشتۀ میلادی بیشتر از 50 میلیون انسان از ترس منازعات خشونت آمیز یا کشور خود را کاملاً ترک کرده اند، یا در مملکت خود آواره گردیده اند. این بالاترین رقم آواره شدگان پس از پایان جنگ دوم جهانی است[18].

بند دوم: کشورهایی که عضو شورای امنیت سازمان ملل نیستند: (اسپانیا، ارجنتاین، حتی آلمان که مستعمرۀ آمریکا است و نسل امریکایی خیلی زیاد دارد و …)

فصل دوم

اسلام دین امن و صلح

مبحث اول: مؤلفه های صلح در تربیت اسلامی

مؤلفه های زیر مؤلفه های اساسی تربیت اسلامی است که می تواند تأمین کننده و تضمین کننده صلح طلبی و گسترش آن در نظام تربیتی باشد .

1 -کرامت

2 – عدالت

3 – رحمت

4 – عبودیت

5 – قول حسن

6 – مدارا و بردباری[19]

مبحث دوم: مولفه های صلح در قوانین داخلی

مولفه های صلح به اقتباس از مادۀ 190 قانون مدنی  افغانستان عبارتند از:

  1. اهلیت طرفین
  2. قصد و رضای طرفین
  3. معین بودن موضوع
  4. صلح در امر مشروع باشد[20]

مبحث سوم: دعوت اسلام به صلح و آشتی

بند اول: انواع صلح

فقهای اسلامی بطور عموم صلح را پنج نوع دسته بندی نموده که ما پنج نوع آنرا ذکر می نماییم:

۱ – صلح در بین مسلمین و کفار.

۲ – صلح در بین اهل عدالت و طایفۀ بغات.

۳ – صلح در بین زوجین .

۴ – صلح در بین متخاصمین در اموال.

۵ – صلح در بین متخاصمین در غیر اموال[21]

بند دوم: احکام صلح

شریعت اسلامی همۀ انواع صلح را که منتج به رفع نزاع ها و اختلافات گردد جایز دانسته، مشروط بر اینکه چنین صلحی حلال را حرام و حرام  را حلال نگرداند. در صلح حاصل کردن برائت از دعوی و واقع شدن ملک در بدل صلح برای مدعی می گردد.

و اگر در صلح مصلحت مسلمین نباشد این نوع صلح به اجماع علماء  جایز نمی باشد. در مادۀ 1556مجلة الأحكام عدلیه آمده«اذ تم الصلح فلیس  لواحد من الطرفین فقط الرجوح و یملک المدعی باالصلح بدله و لا یبقی له حق فی الدعوی لیس مدعی علیه ایضا استرداد بدل الصلح.» 

وقتی که صلح مکمل گردید پس یکی از جانبین «صلح کننده گان» حق رجوع را ندارد، پس مالک می گردد مدعی پول صلح را و دیگر حق دعوی را ندارد. و همچنان مدعی علیه حق استرداد بدل را ندارد.

از این جهت است که صلح از جمله عقود لازمه می باشد و هیچ یکی از طرفین قدرت و صلاحیت فسخ و استرداد را ندارد؛ چنانچه حق رجوع را بعد از اتمام صلح یکی از ایشان ندارد.  فقها تصریح نموده که اگر یکی از صلح کننده گان وفات نماید، بعد از این که صلح به پایه وکمال خویش رسیده باشد، وارثین  وی حق فسخ آنرا ندارد.[22]

بند سوم: شروط صلح

علماء شروطی را كه در صلح ضروری و لازمی بوده و برای صلح مشروعیت می دهد آنرا چنین بیان نموده اند:

شرط اول: میعاد پیمان صلح باید معلوم باشد.

شرط دوم: صلح به مصلحت و خیر مملکت و ملت باشد.

شرط سوم: مسلمانان کمزور باشند.

شرط چهارم: پیمان صلح را حاکم اسلام و یا نایب وی منعقد کند.  

شرط پنجم: در پیمان صلح نباید داد و ستد اسلحه و وسایل جنگی گنجانیده شود.

شرط ششم: نباید پیمان صلح نقض شود، تا زمانیکه دشمن به شکستن پیمان مبادرت نورزیده است.  

شرط هفتم: در صورتیکه صلح در عوض مال باشد، باید شروط آن با شرع موافق باشد.[23]

مبحث چهارم: وظیفۀ سازمان ملل در حفظ صلح و رویکرد عملی و نتایج فعالیت های این سازمان در زمینۀ صلح

بند اول: وظیفۀ سازمان ملل متحد در حفظ صلح

جامعۀ ملل در پی کنفرانس صلح پاریس در 1920 تأسیس شد، وظیفۀ اصلی و اولیه این سازمان تأمین صلح بود که با وقوع جنگ جهانی دوم ناکام ماند. پس از وقوع جنگ جهانی دوم سازمانی کارآمدتر و دارای توانایی حفظ صلح و امنیت بین المللی مورد نیاز بود که سرانجام پس از کنفرانس های بسیار، سازمان ملل متحد در 24 اکتبر 1945 با عضویت 51 کشور شروع به کار کرد. سازمان ملل «حفظ صلح و امنیت بین المللی» را اولین هدف و وظیفه خود می داند. بند 1 مادۀ 1منشور مقرر کرده است: «جلوگیری و بر طرف کردن تهدیدات بر ضد صلح و سرکوب کردن هرگونه عمل تجاوزکارانه یا سایر کارهای ناقض صلح و فراهم آوردن موجبات حل و فصل اختلافات بین المللی یا وضعیت هایی که ممکن است که منجر به نقض صلح شود، با وسایل مسالمت آمیز و طبق اصول عدالت و حقوق بین الملل.»

در سازمان ملل متحد هر موضوعی که راجع به صلح و امنیت بین المللی در قلمرو منشور باشد، مورد بحث و بررسی قرار می گیرد و می توان از آن به مثابۀ مهم ترین محل اجتماع جهانی پیرامون مذاکرات سیاسی و سیاست های حاکم بر نظام بین المللی تعبیر نمود.

بند دوم: رویکرد عملی و نتایج فعالیت های سازمان ملل در زمینۀ صلح

سازمان ملل پس از جنگ جهانی دوم با هدف تثبیت و ارائه صلح در جهان تشکیل شد. این سازمان تاکنون قطعنامه‌های زیادی را برای برقراری صلح تصویب کرده‌است. سازمان ملل متحد نقش مهمی در برقراری صلح و امنیت در جهان ایفا کرده است. برخی از این اقدامات مستقیم، مثل؛ تشکیل گروه های صلح‏بانی در مناطق بحران زده و برخی از آنها غیر مستقیم بوده است. صلح، حالتی است که در آن، جنگ حکمفرما نباشد، صلح تا قبل از تأسیس ملل متحد در روابط بین المللی نیز همین مفهوم را داشت؛ اما ملل متحد، مفهوم آن را وسعت داده است، صرفاً فقدان جنگ به معنای برقراری و تداوم صلح نیست؛ بلکه انجام هر عملی که در تعارض با عدالت باشد، ممکن است سبب تهدید صلح و نقض آن شود.[24]

فصل سوم

نتایج تحکیم صلح

مبحث اول: نتایج اجتماعی تحکیم صلح

بند اول:تأثیر صلح بر آرامش خانواده

صلح در خانه روابط اعضای خانواده را منظم می کند و تکافل و تعاون لازم را بین همه آنان برقرار می نماید. در تکافل، حقوق و واجبات، مزایا و تکالیفی است که برگشت همۀ آنها به اعتماد کامل متقابل و اطمینان به زندگی و آینده احساس آرامش و اسقرار است. صلح اجتماعی که منشأ آن صلح در خانواده است، پایه های آرامش و امنیت در محیط خانوادگی را استوار می سازد.

بند دوم :تأثیر صلح بر آرامش جامعه

موجودیت صلح در جامعه سبب ایجاد دوستی، محبت، رابطۀ تضامن و تعاون،  وحدت اقوام، خیر اندیشی،  امنیت و آرامش در سطح جامعه و از بین رفتن نفرت و انزجار، تعصب و نظام طبقاتی و در نتیجه منجر به رفاه و ترقی جامعه گردیده و جامعه را در صدر جوامع مترقی و متحول قرار می دهد. از طریق صلح روابط بین حاکم و ملت استحکام یافته و عدالت اجتماعی در جامعه برقرار می گردد.[25]

بند سوم: تأثیر صلح در رشد نظام تعلیمی و تحصیلی

صلح پیش شرط عمده یی برای حل مشکلات فراروی تعلیم و تحصیل می باشد؛ یعنی فراهم شدن زمینۀ تعلیم و تحصیل برای نسل جوان نیازمند موجودیت صلح سرتاسری می باشد که در صورت موجودیت آن نسل جوان می توانند با فکر آرام به درس، تعلیم و تحصیل پرداخته و آینده سازان کشور و افتخار آفرینان آینده میهن باشند. در نتیجه در صورت موجودیت صلح زمینه برای ایجاد میکانیزم مناسب و سیستم منسجم آموزش و پرورش مساعد گردیده و به ایجاد سیستم معیاری تعلیمی و تحصیلی ممد واقع می گردد.[26]

مبحث دوم: تأثیرات اقتصادی تحکیم صلح

صلح گره گشای همۀ دشواری ها و مشکلات اقتصادی است و به مجرد دست یابی به صلح فعالیت های اقتصادی خود به خود از سر گرفته شده و اشتغال و سرمایه گذاری بهبود می یابد؛ صنعت استخراج معادن رشد نموده و سبب افزایش عواید حکومت خواهد گردید. کشور ها متکی به محصولات خود خواهد گردید، در نتیجه از تسلط کشور های بیگانه خلاص شده وبه ترقی و تعالی نایل خواهند گردید. زراعت رشد نموده و صادرات را افزایش میدهد که در نتیجه چنین کشورهایی از لحاظ اقتصادی غنی گردیده و از کمک سایر کشور ها بی نیاز می گردند.

مبحث سوم: تأثیرات سیاسی و فرهنگی تحکیم صلح

تحکیم صلح در فراهم آوردن زمینه همکاریهای مشترک، شناخت و شناساندن فرهنگ ها، تبادل ارزشهای فرهنگی معرفی چهره واقعی یک ملّت و ارزشهای آن و نیز اخذ همین مقوله از سایر کشورها و ملل مختلف، تسهیل و توسعه همکاریهای فرهنگی مشترک، تحکیم و تثبیت روابط حسنه میان دولت ها و برقراری روابط سیاسی در میان کشورها  تأثیر بسزایی را داراست.[27]

نتایج

  • حفظ صلح و ثبات سبب رشد  اقتصادی،  اجتماعی، فرهنگی، خدمات عامۀ قابل اطمینان، حکومت داری قوی و ایجاد  نهاد های پایدار  می گردد.
  • صلح در اسلام یک قاعدۀ همیشگی و جنگ یک حالت استثنایی است. پس تا وقتیکه مذاکره و گفتگو ما را به مقصد برساند، به خشونت و جنگ نباید متوسل شویم.
  • از نطر سازمان ملل متحد صرفاً فقدان جنگ به معنای برقراری و تداوم صلح نیست؛ بلکه انجام هر عملی که در تعارض با عدالت باشد ممکن است سبب تهدید صلح و نقض آن شود.
  • با آمدن صلح است که  دست مغرضین و کسانیکه می خواهند نفاق، بدبینی و دوری را میان افراد جامعه ایجاد نمایند کوتاه می شود .

پیشنهادات

  1. جادادن مباحث در مورد صلح و ارزش آن در محتوای آموزش نهادهای تعلیمی و تحصیلی تا طلاب علم به ضرورت و اهمیت صلح و ارزش های مرتبط به آن پی برده و از حقوق اساسی و وظایف خود در زمینۀ برقراری صلح در خانواده، جامعه و کشور آگاه شوند.
  2. اشاعه و پخش فرهنگ صلح جویی بین مردم از طریق رسانه های جمعی. چون امروز رسانه ها از وسایلی اند که نشرات آنها بر اذهان مردم تأثیر عمیق دارد. به خاطر تحکیم صلح نیاز به نقش پر رنگ رسانه ها در تحول و ارتقاء، اصول عدم خشونت و ترویج صلح می باشد.
  3. از ملل متحد و نهاد های بین المللی تقاضا می گردد، تا بیطرفی خویش را در صلح جهانی  حفظ کرده و برای آوردن صلح درتمام جهان بدون در نظر داشت تفاوت های دینی، نژادی، فرهنگی و… صادقانه تلاش نمایند.

فهرست منابع

[1]  – عمید، حسین، فرهنگ فارسی عمید، تهران، مؤسسه انتشارات امیر کبیر، چاپ مکرر ۱۳۶۵، ص۷۰۲.

[2] – فراهی، عبدالواحد نهضت و احمدزی، زاهدی، ( ۱۳۸۱ ). انجمن صلح و همبستگی.

[3]https://fa.m.wikipedia.org

[4]https://pajhwok.com

[5] – برهانی، غلام حضرت، (۱۳۸۸). صلح و حکم آن از دیدگاه اسلام، تبیان، شماره دوم، اکادمی علوم افغانستان، مطبعه دولتی.

[6]  – عقد صلح در قانون مدنی چگونه است و بررسی آن https://www.yasa.com

[7] – مجله الاحکام عدلیه، ماده 1531 .

[8]  – سوره النساء‏ آیه  85 .

[9] – برهانی، غلام حضرت، (۱۳۸۸). صلح و حکم آن از دیدگاه اسلام، تبیان، شماره دوم، اکادمی علوم افغانستان، مطبعه دولتی.

[10]  – سوره الحجرات آیه ۱۰.

[11] – نوری، ویس الدین، ( ۱۳۹۴ ). مصالحه و اهمیت اجتماعی آن، تبیان، شماره ۴۶، اکادمی علوم افغانستان، مطبعه دولتی.

[12] – نوری، ویس الدین، ( ۱۳۹۴ ). مصالحه و اهمیت اجتماعی آن، تبیان، شماره ۴۶، اکادمی علوم افغانستان، مطبعه دولتی.

[13]  – برهانی، غلام حضرت، (۱۳۸۸). صلح و حکم آن از دیدگاه اسلام، تبیان، شماره دوم، اکادمی علوم افغانستان، مطبعه دولتی.

 [14] – http://www.afghanpaper.com

[15]https://fa.m.wikipedia.org

[16]  – https://www.jaml.ir/article_248302.html

[17]https://ariananews.co/news-analysis

[18]https://amp-dw-com.cdn.ampproject.org

[19]  – برخورداری، میهن و حیدری ،محمد حسین و نیستانی، محمد

 رضا  صلح از منظر تربیت اسلامی، www.sid.ir

[20]  – عقد صلح در قانون مدنی چگونه است و بررسی آن https://www.yasa.com

[21] – برهانی، غلام حضرت، (۱۳۸۸). صلح و حکم آن از دیدگاه اسلام، تبیان، شماره دوم، اکادمی علوم افغانستان، مطبعه دولتی.

[22] –  برهانی، غلام حضرت، (۱۳۸۸). صلح و حکم آن از دیدگاه اسلام، تبیان، شماره دوم، اکادمی علوم افغانستان، مطبعه دولتی.

[23] – فراهی، عبدالواحد نهضت و احمدزی، زاهدی، ( ۱۳۸۱ ). انجمن صلح و همبستگی.

[24]  – https://qjpl.atu.ac.ir/article_255.html

[25] – قطب، سید، اسلام و صلح جهانی، مترجم: سید هادی خسرو شاهی، انتشارات سیرت.

[26] – محمدی، محمد، نقش آموزش و پرورش در ترویج صلح، تاریخ ۱۵ میزان ۱۳۹۹، www.wikipedia

[27]http://www.irdiplomacy.ir

نوشته‌های مشابه